انسان و زبان (از پیدایش تا معاصر)
فارسی زبان معیار
نوشته شده در تاريخ سه شنبه 30 خرداد 1391برچسب:, توسط محمد رضا فروزمند |

بنام خدا

هر حکومتی خواه عادل خواه ظالم جهت استقرار حکو متش قتل نفس میکند ؛ عادل ظالم را میکشد و ظالم عادل را .........

                                                                               محمد رضا ساعی کرمانشاهی    

کفه ترازوی سیاست حکومت عادل هم سنگین تر است .ُ

زبان مرکز ایران چه در کذ شته چه در حال  زبان معیار جهان است .

 

سه عامل حیاتی برای ابقا ء و استقرار انسان و انسانیت

پندار نیک  ( اندیشه های علمی و هنری < ساحتارها .>  )

گفتار نیک (  القاء فکر و عمل صالح   < به جامعه و بالعکس > )

کردار نیک ( عمل صالح در همه امور )   

این طرح ( انسان و زبان < از پیدایش تا معاصر > ) را زبانشناسان نمیتوانند کارشناسی کنند چون آنان به آنچه زبانشناسی جهانی در تدریس دارد تدریس شده اند و تدریس میکنند طرح را تحت نظر سنجی قرار میدهند که قبلا هم به این موضوع اشاره شده ؛ تنها راه کارشناسی این طرح جهت تائید وکالت وخمکاری اساتید محترم زبانشناس و فرهنگستان زبان وادب فارسی است .

ادامه ساختار بنیادی واژه ها

د + ل = دل ؛ درون . میان شده . تو . داخل .بین و مابین . بطن . همه و تمامی حالات و رفتار ها و احساسات و  اتفاقات و گواهی . شهادت . شهامت . رشادت . شجاعت و  افکار و آراء و انجام و عمل و تصمیم گیری را شامل است ؛ در واژ های . دلیل . ادله . دلالت . استدلال . دلیر . ذلاور . دلال ( دلیل و برهان در کار و موردی یا معامله ای ) دلاک – { در طب عصر باستان < تمدن اول و بنیادی > عمل جراحی وحجامت در حمامها توسط دلاک ها < افرادی که دل قوی و نترسی داشتن > انجام میشد

دل یا قلب { قلب از ریشه  . ق + ل = قل . بمعنای بر آمده و حوشان و قلیان  )

مغز مرکز محاسبات و آریش فکری است اما اگر قلب و دل به این عمل مغز گواه ورضایت ندهند آن افکارو اعمال مغز به مرحله ی عمل واجرا در نمی آید به همین سبب است که می گویند دلم رضا یا گواه نمیدهد ( وازه های ادله و و دلیل و مستدل و استدلال مفهوم این بحث است )  که این کار را انجام دهم علت علمی آن همین است که همه ی اعمال شیمیایی و فیزیکی درمرکز قلب انجام ومی شود

و باین علت است زمانی که انسان دچار مرگ مغزی میشود قلب ( دل ) به کار خود در درون بدن ادامه میدهد اما در بروز مسائل  به خارج ازبدن نیازمند محاسبات واجرای فرمان از نظر نمایش و عمل فیزیکی مغز است

قبل از دوران رضا شاه در راههای نا امن اطراف خراسان اشرار و راهزنان افاغنه اسیران ایرانی را در جشن های شبانه خود سر میبریدن و ساح داغ و گداخته ( آهن دایره شکل پخت نان ) سریع روی گردن بریده میگذاشتن تا مانع خارج شدن خون شود و تا مدتی که محاسبات مغز به قلب داده شده بود آن انسان سر بریده ایستاده با تکان دادن دست وپا برای آن جلادان قصی القاب حلت رقص داشت ( رقص مرگ )

رضا شاه این غارت گران و آدم کشان را ادب و راه ها را امن کرد .        نقل از پدر بزرگم

خداوند بدن انسان را پیچیده و علمی خلق کرد و زبان فارسی ( زبان دانش و علم و عمل ) عمل این پیچیگی های علمی را معنا و مفهوم بخشیدوبه آن حیات تمدن ودانش بقاء داد (هخامنش

هر وازه زبان فارسی ( اولین زبان نظام مند و قانون مند  علمی وعملی و معیار دنیا ) یک فرمول علمی وعملی است (زبان دانش )  .

زبان دانش که بارها دراین طرح توضیح داده شده زبان بنیادی و معیار است که همه زبانها ازآن اشتقاق شده اند ودر طول تاریخ و سوانح وجهه خود را از دست داده ودر لهجه ( له کردن وشدن جهات زبانی وازاستاندارد و ساختار بنیادی و نظام مند خارج شدن < قبلا توضیح مفصل داده شده > ) وزبانها و گویشهای محلی ؛ منطقه ای و مرزی را پدید آورده است .   

زبانشناس وو کارشناسان زبان بعلت عدم دسترسی به ساختار بنیادی زبان در جهان فقط  زبان گفتار ی را مد نظر و بررسی قرار میدهند ودستور کار و دستور زبان روی آن پیاده میکنند .

18 و 19 خرداد  نخستین همایش بین المللی زبانها و گویشهای ایرانی ( گذشته وحال ) در مرکز-

دائره المعارف بزرگ اسلامی ( مرکز پژوهشهای ایرانی و اسلامی ) برگزار شد و من ازطریق روزنامه اطلاعات توفیق شرکت در این همایش را پیداکردم و از مدعوین و حضاربه نحو احسن از هر جهت پذیرائی بعمل آمد وبسیار محترمانه بر گزار شد ؛

فرصتی بود برای این طرح  تا در آینده نسبت به اشتباهها ئی که در باره زبانها وگویشهای ایرانی ارائه میشود یا شده است بحث وحلیل گری کند .

خورشید تنها منبع قوی علمی و عملی جهان هستی است.

خورشید پیرترین و مسن ترین خلقت خداست( sun سن < س+ ن = سن > ).

خورشید خدای اول قابل رویت و خالق همه کائنات شناخته شده بعد از خداست.

خورشید خالق دوم کائنات است .

خورشید ( خور + شید )

خ + و = خو . بمعنای نهاد هر حالت و تغیر وتجزیه وترکیب هر چیزی وهر موجودیتی : در خون .خوش . خود . خوب . خورد . خوراک . خواندن . خواهر . اخوی . خویش . خواب . خوشه . خوردن و خور در خورشید . و ..............

ش + ی = شی : بمعنای همه چیز وهر چیزی ( کل شی ) در وازه های . شیر ( دارنده همه چیز ) شیخ ( همه چیز را میداند ) شیطان ( در همه جا ودر همه حالت حضور دارد ) شیعه . شیث . شیوع ...................

خورشید ( خور + شید ) خل وخوی و خورنده وتجزیه و ترکیب هر چیزی

هور نیز در ه + و = هو بمعنای در همه جا و همه چیز بودن و شدن

ادامه دارد ...............